صد روز، صد نکته از علوم شناختی
cognitive reappraisal
این روش یک استراتژی پرکاربرد برای تنظیم هیجان است. این استراتژی را در موقعیتهای که هیجانتمان درگیر میشود، میتوان به کار برد.
این روش را با یک مثال شخصی از خودم معرفی میکنم.
دو روز است که پروکسیهای تلگرامم روی سیم کارت ایرانسل وهمراه اول باز نمیشود. دیروز از صبح که چشمانام را باز کردم، تا وقتی سراغ تلگرام رفتم تمام لینکها را بصورت آفلاین باز کردم. دسترسی به گروه نداشتم. پیامهای مراجعه کننده را نمیدیدم. نمیتوانستم مطلب، در گروه بارگذاری کنم.
این ماجرا تا ساعت شش غروب طول کشید. این در حالی بود که دیروز برایام، پر از اتفاقات ناراحت کننده بود.
از صبح درگیر یک کار قضایی بودم.
ظهر که به خانه رسیدم، مادربزرگم زمین خورده بود و من و مادرم زورمان نمیرسید، او را از زمین بلند کنیم. به هرحال با استفاده از دو صندلی با ارتفاع مختلف این کار را انجام دادم.
بعد، کمی آشپزی کردم بلکه روانام آرام شود و بتوانم سراغِ نوشتن مقاله بروم.
مقالهام را ساعت پنج عصر تمام کردم اما باز هم تلگرام باز نمیشد. دقیقا سر ساعت ارزیابیِ نوشتهها از طریق سیمکارت رایتل وصل شدم. متاسفانه، دیر رسیدم و سر کلاس این قدر فشار از صبح روی روح و روانام بود که این مسئلهی نه چندان بزرگ تعادلام را بهم ریخت و به جان خودم افتادم:
که فایدهای ندارد. مهم نیست که چقدر تلاش کنی، همیشه باید آخر صف بایستی و از این قبیل جملات سَمی که میدانستم، مثل خوره وجودم را در لحظه میبلعد.
یک سوال از خودم پرسیدم.
آیا من آنچه از دستم برمیآمد انجام نداده بودم؟
جواب، بله بود.
همین پرسش باعث شد که موقعیت را دوباره ارزیابی کنم و متوجه شوم اوضاع آن قدر که من تفسیر میکنم خراب نیست. حتی اگر هم خراب باشد، نشخوار فکری و خودزنی کاری از پیش نمیبرد.
این پرسش و نگاه دوباره به موقعیت، روشی است که مانع غرق شدن شما در حوضچهی افکار مخرب میشود.
آیا این روش برای افرادی که افکار چسبنده دارند جواب میدهد؟
خیر.
در پژوهشی که در آوریل سال ۲۰۲۳ در کشور چین انجام شده است، نتایج حاکی از این است که یک سوم افرادی که از این روش برای ارزیابی دوبارهی موقعیت استفاده کردهاند، به محض مرورِ موقعیت حالشان بدتر شده است.
خیلی از افراد به این روش میخندند، چون به تحلیلِ خود از آن موقعیت اعتیاد پیدا کردهاند. در نتیجه تا جایی که بشود در برابر ارزیابی موقعیت، آن گونه که واقعا اتفاق افتاده، اعتماد ندارند. چون با آن تصویری که از خود در سرشان ساختهاند، سازگار نیست. تصویری بی نقص که همیشه باید تایید شود.
در نتیجه، با صدای سرکوبگر همراه میشوند.
آنچه میتواند فرد را در تمرین این روش یاری کند، مشاهده در مقام سوم شخص است. شاید حتی بد نباشد موقعیت را بنویسید.
از خود بپرسید آیا واقعا من نالایق هستم؟ اگر به خودتان پاسخ بله دادید، پس نیاز هست روی تعاریفتان از خود بیشتر کار کنید.
راستی فراموش کردم اتفاف آخر شب را اینجا بنویسم.
دیشب قبل از خواب، متوجه شدیم، دزد وارد خانه شده و تمام درختها را غارت کرده و بار میوه را دزدیده است.
همچنان ادامه میدهیم.
۲۰ آذر
A new understanding of the cognitive reappraisal technique
درک نوین از روش ارزیابی دوباره افکار
ژورنال فرانتیر
نام پژوهشگران:
یا-ژین ونگ
بین-یین
دانشگاه فوجینان-چین
۰۲https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fnbeh.2023.1174585/full