به بهانه‌ی مبتلا شدن دو تن از نزدیکانم به دیمانس و آلزایمر و همچنین شروع ویزیت‌های خانگی تصمیم گرفتم چندخطی درباب معرفی دیمانس اف تی دی* بنویسم.

نامش دیمانس* است. در زبان انگلیسی دیمنشا تلفظ می‌شود. براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی شماره* ۴، برای شروعش حداقل دو کارکرد در حوزه‌ی شناختی باید مختل شود.

کارکردشناختی چیست؟

کارکرد‌های شناختی شامل توجه و تمرکز، حافظه، برنامه‌ریزی، استدلال، قضاوت، مدیریت زمان و زبان است. شروع دیمانس معمولا با مختل شدن یک یا دو عدد از این کارکردها همراه است. یعنی فرد ازمقطع زمانی به بعد، قضاوت درست از مسائل ندارد و زود می‌رنجد. شاید رفتارهایی ازاوسر بزند که از نرم‌های اجتماعی بیرون است. مهارت برنامه‌ریزی را از دست در مراحل پیشرفته از دست می‌دهد.

در نسخه‌ی بعدی دی اس ام به یک حوزه کفایت می‌شود و توجه به مسائل سخت، مشکلات ادرکی، حرکتی و ادراک اجتماعی نیز به آن اضافه شد.

دیمانس در مراحل ابتدایی

Executive function malfunctioning

به یک چیز باید توجه کرد:

باید در معاینات مطمئن شویم فردی که مشکوک به دیمانس است  افسردگی نداشته باشد. زیرا خود افسردگی می‌تواند به کارکردهای شناختی آسیب بزند. یعنی اگرفرد تشخیص افسردگی بگیرد ابتدا افسردگی را درمان می‌کنند و چنانچه نشانه‌ها‌ی اختلال در کارکردهای شناختی برطرف نشد، فرد را برای معاینات بعدی ارجاع می‌دهند.

اگر فرد در کارهای روزانه‌اش دچار اختلال شده، مکان‌ها را فراموش می‌کند، وسایلش را گم می‌کند، لباسهایش را پشت و رو می‌پوشد، تمام این موارد می‌تواند شما را به داشتن دیمانس مشکوک کند.

یکی از نکاتی که در دیمانس باید به آن توجه کرد این است که شروع دیمانس همیشه با اختلال در عملکردهای شناختی خود را نمایان ‌می‌‌کند و نه فراموشی. اما اغلب مردم، کارکرد شناختی را تنها با اختلال حافظه می‌شناسند که جز مراحل آخردیمانس محسوب می‌شود. به همین دلیل خانواده‌ها در مراحل انتهایی ابتلا که فراموشی خود را بروزمی‌دهد مراجعه می‌کنند ومتاسفانه برای درمان زمان زیادی را از دست می‌دهند.

Insidious Onset

شروع مبهم

 شروع دیمانس مبهم است. اطرافیان گزارششان از فرد معمولا بعد از یک واقعه مثل مرگ فرزند، مادر یا پدر، تصادف و مواردی شامل این وقایع است اما حقیقت این است که در اکثر مواقع شروع دیمانس شروع مبهمی است.

یکی از شایع‌ترین انواع دیمانس نوع بخش پیشانی است که به آن اف تی دی* می‌گویند.

هفت مرحله‌ی دیمانس اف تی دی

یک. تغییر در رفتار و خلق و خو و شخصیت. ممکن است تکانش‌گر و بد خلق شوند. قضاوتهایش مختل می‌شود. نمی‌تواند تصمیم بگیرد. کارهایی می‌کند که شاید در انظار مناسب نباشد. مثلا ممکن است شلوارش را در انظار دربیاورد. یا جکهای نامناسب بگوید. درضمن ممکن است نام اشیاء را فراموش کند.

دو. در این مرحله فرد تکلمش بیشتر از مرحله‌ی قبل آسیب می‌بیند. نمی‌تواند کلمه‌ی مناسب پیدا کند. جملات را نیمه‌تمام رها می‌کند. خواندن و نوشتن هم برایشان سخت می‌شود.

سه. عملکرد اجرایی مغز دچار مشکل می‌شود. در تصمیم‌گیری، استدلال، قضاوت، برنامه‌ریزی فرد مبتلا، با دشواری مواجه به شکل جدی دچاراختلال می‌شود. شاید هم پر حرف شود و به اصطلاح سالادکلمه داشته باشد.

چهار. توهم، خشونت، خشکی بدن و عضلات حرکتی، هضم و بلع در این در مرحله دشوار می‌شود.

پنج. بی‌قراری، خشونت، توهم، دیدن تصاویر در ذهنشان از ویژگی‌های این مرحله است.

شش. فرد توانایی تکلم را از دست می‌دهد و حتی صحبت‌های طرف مقابل را نیز درست متوجه نمی‌شود.

هفت. این مرحله جایی است که فرد توانایی حرکت را از دست می‌دهد و در بستر است و نیاز به مراقبت شبانه‌روزی دارد.

مشاهده‌ی هرکدام  از این مراحل برای مدت بیش از شش ماه در فرد نیاز به مراجعه‌ به پزشک دارد.

در نوشته‌ی بعدی خود از تجربیاتم با اینگونه افراد خواهم نوشت.

*Fronto-temporal Dementia

*DSM_IV

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *