درمانگری به مثابهی نوعی هنر
بدترین کاری که یک درمانگر میتواند در حق مراجعش بکند این است که مستمر در تلاش باشد تا حال درمانجو را خوب کند. مراجعی که
بدترین کاری که یک درمانگر میتواند در حق مراجعش بکند این است که مستمر در تلاش باشد تا حال درمانجو را خوب کند. مراجعی که
به شدت اعتقاد دارم اگر خشمی در فرد دیده میشود، نوعی عدم تعادل در زیرساختهای روانی او زیست میکند. منظورم دقیقا این است که نباید
از نوجوانی این برایم سوال بود: «چرا یک پیغمبر زن در هیچیک از دینها نداریم؟» مسلما پرسشم را برای اولینبار از کسانی پرسیدم که در خانواده
درمیان همکاران فروید نام جوزف بروئر¹ بیشتر از باقی نامها خودنمایی میکند. بروئر پزشک و روانشناس اتریشی، فردی است که در اواخر قرن ۱۹ میلادی،
فروید چهار مکانیسم برای رویا در سال ۱۸۹۹ دریکی از مهمترین کتابهایش «تفسیر رویا» مطرح میکند. یکی از بخشهای مهم این چهار مکانیسم، فشردگیِ* رویاست.
هرکسی به نوعی در این جهان کلک خودش را میکند. اما یک بزرگسال بیشفعال با مدام فکر کردن دخلش میآید. طبیعی است اگر بیشفعال باشید
به بهانهی مبتلا شدن دو تن از نزدیکانم به دیمانس و آلزایمر و همچنین شروع ویزیتهای خانگی تصمیم گرفتم چندخطی درباب معرفی دیمانس اف تی
نوشتن به معنای واقعی کلمه مرا از گمگشتگی نجات میدهد. چرا کلمه گمگشته را به کار میبرم؟ چون برای نوشتن به لحاظ شناختی سه کار
هفتهی پیش تراپیست از من پُرسید: «چرا به اون فرد اجازه دادی که یک همچین کاری کند؟» کمی سکوت کردم و پاسخ دادم: «منطقِ مغزم
کافههای سطح شهر شما را یاد خانهی مادربزرگتان میاندازد؟ نان بولکی و خیارشور شما را یاد مارتادلاهای قدیم میاندازد؟ این خاطرات در دسترس شماست و